::..بـــــــــــــیقرار..::

دلبیقرارم تا قـــــرارم،قـــــرار «تو»باشد...

::..بـــــــــــــیقرار..::

دلبیقرارم تا قـــــرارم،قـــــرار «تو»باشد...

::..بـــــــــــــیقرار..::

به نام تو که اویی..
به نام تو می نویسم،که هستی از توست،از تو،باتو و به سوی تو...تویی که چه من باشم،چه نباشم،هستی و می خوانی مرا...عشق را آفریدی تا عشق جهان گیر شود. آنگاه،همه چیز می شود،تو،آنگاه که جهان عاشق شود.از تو،باتو و به سوی تو...

آخرین مطالب

  • ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۱۱ دل

نویسندگان


بیقرار حرم



شبیه بغض هایی که در قفس مانده

دلم گرفته به یادت،بگو کجا مانده

کجای دفتر خاطرات من نیستی تو بگو

جواب می خواهم از خودت نگو برو،مانده...

دل هوایی بی دل،بگو که را دارد؟

دلم شبیه همسفری که،قرار بود...مانده...

ز گوشه گوشه ی شعرم همیشه می آیی

خودت بگو که تویی یا دلم تو را خوانده؟

شبیه دعبل شاعر ولی بلا تشبیه!

دل غزل خوانم به هوای پیرهن مانده

میان این همه دلتنگ،میان این همه عاشق

نگو نمی رسد به تو این صدای وامانده...


شوق دیدار
۲۵ دی ۹۲ ، ۱۸:۲۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ نظر